تاریخچه استرالیا و سرگذشت بومیان و مهاجران استرالیا
استرالیا نهتنها امروز، بلکه قرنها است که یکی از مقاصد اصلی مهاجران محسوب میشود. آیا میدانستید که اولین مهاجرین عمده این کشور، مجرمین و تبعیدیها بودند؟! درباره بومیان استرالیا چه میدانید؟ بیایید با همراهی هم به تاریخچه پرماجرای این سرزمین پهناور نگاهی بیندازیم.
تاریخ استرالیا در یک نگاه
استرالیا یکی از جالبترین و خاصترین تاریخچهها را در بین کشورهای دنیا دارد؛ آنقدر خاص که در ادبیات، فیلم و انیمیشن هم بارها به سراغ آن رفتهاند. شاید برای ما ایرانیها یکی از آشناترین آثار ساختهشده درباره این کشور، انیمه خاطرهانگیز «مهاجران» (Lucy-May of the Southern Rainbow) باشد که هنوز هم تازگی و جذابیتش را حفظ کرده است.
در تاریخچه استرالیا، از ماقبل تاریخ و دوران دایناسورها که بگذریم، که ظاهراً قاره اقیانوسیه میزبان خیلی از آنها هم بوده، به بومیان استرالیا میرسیم؛ بومیانی که برای دهها هزار سال در این قاره زندگی کردهاند. آنها تا پیش از هجوم استعمارگران اروپایی، برای قرنها با کشاورزی، ماهیگیری و البته شکار، روزگار میگذراندند.
سرآغاز ورود اروپاییها به استرالیا را میتوانیم سفرهای کاپیتان جیمز کوک، دریانورد انگلیسی، بدانیم. کاپیتان کوک در سال ۱۷۷۰ میلادی ساحل شرقی قاره استرالیا را به نام خاندان سلطنتی انگلستان تصرف کرد و از آنجا بود که این سرزمین دستنخورده آرامآرام به مقصد ارزشمندی برای مردم دنیا تبدیل شد.
هجده سال بعد، اولین ناوگان دریایی این کشور برای ایجاد تبعیدگاهی برای مجرمین، راهی نیو ساوت ولز استرالیا شد. این روند ۸۰ سال ادامه داشت و طی آن بیش از ۱۶۰ هزار مجرم به قاره جدید منتقل شدند. انگلستان از این مجرمین، که کودکان ۱۳ ساله هم در بینشان بودند، بهعنوان نیروی کار برای مستعمره تازهتاسیس خود استفاده میکرد. بعد از پایان دوران محکومیت، به مامورین و مجرمان زمین داده میشد تا روی آن کار کنند. تاکنون ۱۱ اثر تاریخی مخصوص تبعیدیان استرالیا، در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است. از میان این اماکن میتوانیم به زندان فریمنتل، در حومه شهر پرث، اشاره کنیم که به دست کارگران محکوم در معادن سنگ آهک ساخته شده است.
در سالهای آغازین استعمار استرالیا، از مجرمان فراری با عنوان «جنگلنشین» (Bushranger) یاد میشد. از آن زمان، این اصطلاح جایگاه خاصی در تاریخ استرالیا و فرهنگ عامه این کشور پیدا کرد و معادلی برای راهزن یا یاغی شد. یکی از معروفترین این یاغیها، «ند کلی» بود که برای سالها از دست قانون گریخت.
بهنوعی، جنگلنشینها گوشهای از غرب وحشی یا فضای وسترن را به استرالیا آورده بودند. البته که این فضا بهجز هفتتیرکشی و یاغیگری، یک عنصر مهم دیگر هم در خود داشت که آن هم در استرالیا هیاهو به پا کرد: طلا. بعد از کشف طلا در استرالیا در اواسط قرن ۱۹، تب طلا در این کشور بهسرعت فراگیر شد و تغییرات بزرگی را با خود به این سرزمین آورد. موزه جالبی در ساورِین هیل (Sovereign Hill) وجود دارد که حال و هوای آن دوران را به تصویر میکشد. این موزه در فضای آزاد واقع شده و برای رسیدن به آن باید با اتومبیل حدوداً ۱.۵ ساعت به سمت غرب ملبورن رانندگی کرد.
در دوران جنگ جهانی اول، مردم استرالیا هم باوجود دوری از میدان نبرد، درگیر این بلای خانمانسوز شدند. طبق برآوردها، در طول این جنگ حدود ۶۰ هزار سرباز استرالیایی و نیوزیلندی جان خود را از دست دادند و دهها هزار تن هم مجروح شدند. در دومین جنگ جهانی، نیروهای استرالیایی نقش پررنگی در پیروزی متفقین ایفا کردند. در همین جنگ، در سال ۱۹۴۲ با بمباران شهر داروین، نبرد به خاک استرالیا هم کشیده شد.
استرالیا مهد قدیمیترین فرهنگ پیوسته دنیا محسوب میشود. تا پیش از تب طلا، بیشتر مهاجرانی که وارد این کشور میشدند انگلیسی یا ایرلندی بودند، اما از دهه ۱۸۵۰ پای مردم سایر نقاط اروپا، چین، آمریکا، نیوزیلند و جنوب اقیانوس آرام هم به آن باز شد. امروز میشود در هر شهری از استرالیا با نژادهای مختلف، از یونانی گرفته تا ژاپنی، برخورد داشت. این تنوع نژادی بالا، فرصتی عالی برای آشنایی با فرهنگهای مختلف به شمار میرود و ازاینلحاظ تجربه ارزشمندی را برای فرد رقم میزند.
تاریخ کشف قاره استرالیا
باآنکه بعد از سفرهای کاپیتان کوک بود که پای مهاجران اروپایی به استرالیا باز شد، اما برخلاف باور رایج، او کاشف این سرزمین نیست. اما پس استرالیا در چه سالی کشف شد؟ حقیقتش را بخواهید، درست نمیدانیم.
اولینبار احتمالاً چینیها، آنهم در اوایل قرن ۱۵ میلادی، به این قاره پا گذاشتهاند. همچنین میدانیم که دریانوردان مسلمان تا مسافت ۵۰۰ کیلومتری استرالیا رفته بودند و چهبسا که در همان زمان، باد، جریان آب و دست سرنوشت، تعدادی از آنها را به قاره جدید رسانده باشد. بااینحال دقت اسناد چینیها و مسلمانان در حدی نیست که بتوانیم از کشف این قاره توسط یکی از آنها مطمئن باشیم. چیزی که به آن اطمینان داریم، این است که در اواخر قرن ۱۸، مردم ماکاسار (اندونزی امروزی) تا آرنهملندِ استرالیا پیش رفته بودند.
نام پرتغالیها هم در بین اولین مسافران استرالیا دیده میشود. بنا به بعضی شواهد، ممکن است گذر آنها از سال ۱۵۲۸ به قاره جدید افتاده باشد. دراینبین از اسپانیاییها، رقیب دیرینه پرتغالیها، هم نمیشود غافل شد. آنها در سال ۱۵۶۷ جزایر سلیمان را کشف کردند و در طول چند دهه بعد هم در آن اطراف به اکتشاف پرداختند، ولی تقریباً مطمئن هستیم که در آن سالها نتوانستند به خاک استرالیا قدم بگذارند. درآنسو، تا جایی که اطلاع داریم، کشتیهای هلندی از حدود سال ۱۶۰۵ به ساحل استرالیا رسیده بودند. در ادامه نیز نوبت به انگلستان رسید تا از سال ۱۶۸۸ در پی سفرهای ویلیام دمپیر، جهانگرد انگلیسی، به استرالیا علاقهمند شود و بعد از چندین دهه، نهایتاً کاپیتان کوک را برای بهدستآوردن بخشی از خاک آن، عازم قاره جدید کند. در سال ۱۷۸۸ کاپیتان کوک، نیو ساوت ولز را بهعنوان اردوگاهی برای مجرمین، بنیان گذاشت.
بگذارید به همین اندازه بسنده کنیم. اگر به تاریخچه کشف استرالیا علاقمند هستید، دانشنامه بریتانیکا آن را بهخوبی توضیح داده است و توصیه میکنیم به آن مراجعه کنید.
بومیان استرالیا
استرالیا میزبان طیف متنوعی از ساکنین بسیار قدیمی، یعنی بومیان (Aboriginal) و جزیرهنشینان تنگه تورس (Torres Strait Islander)، است؛ ساکنانی که هرکدام زبان، باورها و دریککلام فرهنگ خاص خودشان را دارند. این دو گروه از اولین نژادهایی هستند که در قاره اقیانوسیه زندگی میکنند و قدمتشان به هزاران سال قبل از استعمار میرسد. تا جایی که میدانیم، آنها بیش از ۶۰ هزار سال است که ساکن این قاره هستند.
منطقه تنگه تورس بین شبهجزیره کیپ یورک و پاپوآ گینه نو قرار دارد و از بیش از ۲۰۰ جزیره تشکیل شده است که از میان آنها ۱۷ جزیره مسکونی هستند. دراینمیان، دو گروه از جزیرهنشینان تورس، با نامهای باماگا (Bamaga) و سیشا (Seisia)، در شبهجزیره شمالی خاک استرالیا زندگی میکنند.
مردم ناحیه تورس بعضاً براساس موقعیت جزایر محل اسکان خود شناخته میشوند؛ مثلاً: تاپ وسترن، وسترن آیلندز، سنترال آیلندز و غیره. بومیان هم ساکنان قدیمی خود استرالیا، تاسمانی و جزیرههای دیگر را شامل میشوند.
اولین مهاجران استرالیا
گفتیم که اروپاییهایی که وارد استرالیا میشدند، در ابتدا اکثرا محکومین و تبعیدیها بودند. اما مهاجرین معمولی هم در بین مسافران قاره جدید حضور داشتند؛ یعنی کسانی که به هر دلیلی تصمیم به ترک انگلستان و تشکیل یک زندگی جدید در استرالیا گرفته بودند. مهاجران در این راه سخت و طولانی، از کمکهای دولت انگلیس هم برخوردار میشدند که میخواست از همان ابتدا پایههای قدرتمندی برای مستعمره خود بسازد.
از سال ۱۷۸۸ و در ادامه در ۱۷۹۰ و ۱۷۹۱، صدها تن از مردم عادی نیز همراه نیروی دریایی انگلیس و مجرمین وارد استرالیا شدند که البته بیشترشان سربازها و خانوادههایشان بودند. اما اولین گروه مهاجرین واقعی، در اوایل ۱۷۹۳ به خاک این کشور پا گذاشتند.
اولین گروهها از مهاجران آزاد عموما جزو قشر مرفه بودند و هزینه سفر به استرالیا را خود پرداخت میکردند. از اوایل دهه ۱۸۰۰، دولت انگلیس برای تشویق مهاجرت در میان کسانی که تمکن مالی کمتری داشتند، هزینههای سفر به استرالیا را برای بسیاری از آنها متقبل شد. دولت همچنین به شرط اشتغال به کارهای تولیدی، به مهاجران زمین اهدا کرد. این پیشنهاد برای کسانی که در پی انقلاب صنعتی به دام بیکاری و فقر افتاده بودند، وسوسهکننده بود. در کنار آن، دولت ابزار کشاورزی و نیروی کار رایگان، یعنی همان مجرمین، را هم در اختیار مهاجران قرار میداد.
همچنین بخوانید: بهترین وکیل مهاجرت به استرالیا در سیدنی
طبیعتاً استعمار استرالیا هزینه سنگینی را بر دوش بومیان این کشور گذاشت. در ابتدا روابط مهاجران اروپایی و بومیها کموبیش دوستانه بود. اما کمی بعد، با پیشروی شهرکهای اروپایی در دل سرزمینهای بومیان، درگیریها شروع شد. در پی مقاومت بومیها، درگیریها به خشونت کشیده شد و نهایتاً طبق برآوردها بیش از ۲۰ هزار بومی و نزدیک به ۲ هزار اروپایی بر اثر این کشمکشها کشته شدند. از میان این درگیریهای خونین، کشتار مایل کریک در نیو ساوت ولز و کشتار پینجارا در غرب استرالیا جزو مهیبترینها بودند. در کنار این کشمکشها، بیماریهایی که شهرکنشینها به آنها مبتلا بودند هم بسیاری از بومیها را از پا درآورد.
در سال ۱۸۶۸ آخرین کشتی محکومین به استرالیا رسید. ورود این کشتیها پایانی بر تبعید مجرمین به این کشور بود و بعد از آن تمام مهاجرانی که وارد استرالیا میشدند، مهاجرین آزاد بودند.
مهاجرت چندفرهنگی استرالیا
امروزه تنوع اقوام و نژادهای ساکن و دارای حق شهروندی استرالیا به بیش از ۲۷۰ گروه میرسد. درحالحاضر حدود ۹۰ درصد جمعیت این کشور اجداد اروپایی دارند، بیش از ۲۰ درصد ساکنین آن متولد خارج هستند و درصد کم و درعینحال مهم و روبهرشدی هم به بومیان تعلق دارد. از بین متولدین خارج کشور، نیمی از آنها زاده اروپا هستند که بیشترشان هم اصالت انگلیسی دارند. در میان اقوام غیر اروپایی، نیوزیلندیها و چینیها جزو گروههایی هستند که جمعیت قابلتوجهی در استرالیا دارند.
موج مهاجرتی که از دهههای پایانی قرن بیستم شروع شد، بهویژه از کشورها و شهرهای آسیایی (شامل: چین، ویتنام، هنگکنگ و فیلیپین)، و بعد از آن موج پناهندگان از حوزه بالکان، تغییرات فرهنگی چشمگیری را در استرالیا به وجود آورد. باوجود سابقه طولانی اقوام آنگلوسلتیک در این کشور، چینیها و ایتالیاییها هم از قرن ۱۹ حضور پررنگی در این کشور داشتهاند. آنگلوسلتیک اصطلاحی برای اشاره به جمعیت غالب استرالیاییها است که به زبان انگلیسی، اسکاتلندی، ولزی یا ایرلندی صحبت میکنند.
در دهه ۱۸۵۰ دهها هزار تن از چینیها بهعنوان نیروی کار ارزان وارد استرالیا شدند و از آنها در معادن طلا استفاده شد. بعد از فروکش کردن تب طلا، بسیاری از معدنچیهای چینی به وطن خود بازگشتند، ولی بعضی هم در قاره جدید باقی ماندند و مشغول کسبوکار یا کار روی زمین شدند. این گروه با سابقه روستانشینی خود و تکیه به تواناییهایشان در زمینه مدیریت آب و زمین، در رونق کشاورزی استرالیا در آن سالها بسیار موثر بودند. بسیاری دیگر از آنها هم به سراغ مشاغلی مانند: آشپزی، کارگری، نجاری و مترجمی رفتند. بااینحال بخشی از استعمارگران اروپایی به چینیها به چشم رقیب و بعضاً تهدید نگاه میکردند. همین باعث شد که سفیدپوستان در سال ۱۹۰۱ با وضع قانون محدودیت مهاجرت، محدودیتهای شدیدی را برای مهاجرت آسیاییتبارها به استرالیا به وجود بیاورند. بااینحال این قانون در سال ۱۹۷۳ لغو شد. از آن زمان، ورود مهاجران چینیتبار به استرالیا رشد بالایی داشته و بسیاری از آنها به چهرههای مطرح جامعه تبدیل شدهاند.
مهاجران ایتالیایی هم از ساکنین قدیمی و مهم استرالیا هستند. ایتالیاییها با تب طلا در دهه ۱۸۵۰ به استرالیا سرازیر شدند و در ویکتوریا اسکان پیدا کردند. پس از اتمام ذخایر طلا، بسیاری از آنها در این قاره ماندند و مشغول کشاورزی شدند. بخش عمدهای از ایتالیاییها هم مانند چینیها تجربه زندگی در روستا را داشتند که همین باعث درخشش آنها در کشاورزی، ازجمله پرورش باغهای انگور، شد.
پس از جنگ جهانی دوم، بعد از معرفی طرحهای مهاجرت استرالیا در دهههای ۵۰ و ۶۰ میلادی، تعداد زیادی از مهاجران ایتالیایی راهی استرالیا شدند. آنها در شهرها و حومه آنها کسبوکارهای خانوادگی راهانداختند و به کارهایی مانند: باربری، رستورانداری، سبزیفروشی، خواربارفروشی و نانوایی مشغول شدند.
از دهه ۵۰ میلادی، بسیاری از ایتالیاییها به شمال کوئینزلند مهاجرت کردند و به استخدام مالکین مزارع شکر درآمدند. مهاجران ایتالیایی در پروژههای ساختمانی مهمی هم به کار گمارده شدند که بعضاً جزو پیچیدهترین پروژههای مهندسی تاریخ استرالیا محسوب میشدند. آنها همچنین شرکتهای ساختمانی بسیار موفقی را پایهگذاری کردند.
دراینمیان بومیان استرالیا هم باوجود مصائب فراوان و بیتفاوتیهایی که شاهد آن بودند، دست از تلاش برنداشتند و توانستند بخشی از حقوق خود را احیا کنند. در سال ۱۹۶۷ یک همهپرسی ملی درباره حقوق بومیان در این کشور برگزار شد. درنتیجه این همهپرسی، صلاحیت قانونگذاری برای امور بومیان از ایالتها به دولت فدرال منتقل شد که خود به بهبود وضعیت این اقوام کمک کرد. البته بومیان و جزیرهنشینان تورس سهم کوچکی از جمعیت استرالیا دارند، اما در طول چند دهه گذشته، جمعیت آنها رشد قابلتوجهی داشته و از ۱۱۵ هزار نفر در سال ۱۹۷۱ به حدود ۵۵۰ هزار نفر در سرشماری سال ۲۰۱۱ رسیده است.
بگذارید به زبانهای مورد استفاده در استرالیا هم نگاهی بیندازیم. زبان انگلیسی، باآنکه زبان رسمی استرالیا نیست، اما عملاً نقش زبان ملی آن را ایفا میکند و تقریباً در تمام نقاط کشور به آن صحبت میشود. بااینحال صدها زبان بومی در استرالیا وجود داشتهاند که بسیاری از آنها از دهه ۵۰ میلادی از بین رفتهاند و بیشتر بازماندههای آنها هم گویشورهای اندکی دارند. اکنون مهمترین زبانهای مهاجرین بهجز انگلیسی، زبانهای چینی، ایتالیایی و یونانی هستند.
ازلحاظ مذهب، مطابق آمار اوایل قرن ۲۱، بیش از نیمی از مردم استرالیا به مسیحیت باور دارند. ازاینمیان، حدود یکچهارم کاتولیک رومی و یکپنجم نیز انگلیکان هستند. از بین اقلیتهای مذهبی میتوانیم به مسلمانان، یهودیها، هندوها و بوداییها اشاره کنیم که بعضاً در اواخر قرن بیستم رشد بسیار زیادی داشتند. تقریباً یکسوم استرالیاییها هم پیروی هیچ آیینی نیستند. درآنسو بومیان بهشدت به امور معنوی باور دارند و دین در معنا بخشیدن به زندگی آنها و آشتی میان انسان و زمین نقش پررنگی ایفا میکند.
تشکیل اولین دولت رسمی در استرالیا
قانون اساسی استرالیا در سال ۱۹۰۰ در مجلس انگلستان به تصویب رسید. در پی آن، اولین دولت رسمی استرالیا در اول ژانویه ۱۹۰۱ تشکیل شد. تا پیش از آن، کشور مجموعهای از ۶ مستعمره انگلستان بود که هرکدام تا اندازهای خودمختار عمل میکردند. با اجرا شدن قانون اساسی استرالیا و تاسیس دولت، این مستعمرهها با یکدیگر متحد شدند و به قالب ایالت درآمدند. به این شکل بود که کشور مستقل استرالیا به وجود آمد.
اولین نخستوزیر استرالیا ادموند بارتون بود. او در یکم ژانویه ۱۹۰۱ در سنتنیال پارک سیدنی در حضور مردم سوگند یاد کرد و به نخستوزیری رسید. بارتون تا سال ۱۹۰۳ در این مقام باقی ماند.
درحالحاضر استرالیا با نام رسمی قلمروی همسود استرالیا، تحت سیستم پادشاهی مشروطه، به شکل نظام پارلمانی فدرال، اداره میشود. این کشور دارای ۶ ایالت و ۲ قلمرو است.
منبع: